سلام
ماه خانم ما رفته تو نه ماهگی.
با روروکش یکه تاز عرصه خونه است و کم کم چهاردست و پا هم راه میره.
خنده هاش با اون دوتا دندون کوچولوش خیلی دلنشینه.
راستی هفته گذشته جشن تولد هشت سالگی فریدخت جون بود. دوست هاش رو دعوت کرده بود و خونه ما شده بود کلاس دوم دبستان حدیث . چشمتون روز بد نبینه...
فریدخت عزیز تر از جان تولدت رو با یه هفته تاخیر به اتفاق ماه آفرید بهت تبریک می گم و امیدوارم همیشه ستاره درخشان قلب پدر، مادر و خواهر کوچولوت بمونی.
تا بعد
تولد فریدخت جون مبارک من وبلاگ شما رو از زمان بارداریتون دنبال می کنم جه قدر زود ماه کوچولوی شما نه ماهه شده خدا این دو تا گل رو براتون حفظ کنه منم دلم می خواد دخترم یه خواهر یا برادر داشته باشه اما...
سلام دوستم فکر کنم حسابی خوردنی شده این خانم کوچولو.[قلب]
قربون اون دو تا دندونت برم عزیزززززززززززم [نیشخند]